بسته آموزشی زندگی سالم با نشاط و امید

روان شناسی مثبت
حتی آنهایی که تمام دور و بر خودشان را منفی میبینند و منفی تفسیر میکنند، میتوانند خوشبینی و تفکر مثبت را یاد بگیرند. میپرسید چگونه؟ به کمک روانشناسی مثبت! روانشناسي مثبت یعنی مطالعه علمي عملکرد یک انسان ایدهآل. این اولین جملهاي است که در ویک يپدیا در مقابل این اصطلاح پیدا میکنید اما این علم نسبتا نوظهور واقعا درباره چه چیزي بحث ميکند؟ آنطور که مارتین سلیگمن ،پدر روانشناسی مثبت، ميگوید این روانشناسي، روانشناسي قرن بیست و یکم است؛ علمي که به جاي توجه به ناتوانيها و ضعفهاي بشری، متمرکز شده است بر توانای يهاي آدمها؛ توانای يهایي از قبیل شاد زی ستن، لذت بردن، قدرت حل مساله و خوشبینی.
آزمون خوشبختی
قبل از اینکه وارد بحث روان شناسی مثبت و خوشبینی شویم، بد نیست به پرسش های یک آزمون ساده پاسخ دهید تا جایگاه خودتان را در جغرافیای خوشبینی محک بزنید. به 6 پرسشی که در صفحه روبه رو می بینید، پاسخ بدهید و در نهایت، پس از محاسبه مجموع نمرههایی که از پاسخگویی به این 6 پرسش به دست آورده اید، به بخش «تفسیر آزمون» مراجعه کنید.
- حتی وقتی مطمئن نیستم که کارها چطور پیش می رود، خودم را نمی بازم و خوشبین و امیدوار می مانم .
الف( کاملا غلط )صفر( ب( غلط) 1 نمره(ج( درست) 2 نمره( د( کاملا درست) 3 نمره(
- در بسیاری از مواقع در زندگی احساس میکنم که واقعا هیچ روزنه امیدی وجود ندارد.
الف( کاملا درست ) صفر( ب( درست) 1 نمره(ج( غلط) 2 نمره( د( کاملا غلط) 3 نمره(
- وقتی یک بار در انجام یک کار شکست می خورم، معنایش این است که باز هم اگر بخواهم آن کار را انجام بدهم، شکست خواهم خورد.
الف( کاملا درست ) صفر( ب( درست) 1 نمره(ج( غلط) 2 نمره( د( کاملا غلط) 3 نمره(
- وقتی در زندگی ام با مشکلی مواجه می شوم، اولین چیزی که به ذهنم می رسد، یک فکر مثبت است.
الف( کاملا غلط )صفر( ب( غلط) 1 نمره(ج( درست) 2 نمره( د( کاملا درست) 3 نمره(
- حتی اگر همه مردم بگویند انجام یک کار واقعا غیرممکن است، تا خودم تجربه نکنم، آن کار را غیرممکن نمیدانم.
الف( کاملا غلط )صفر( ب( غلط) 1 نمره(ج( درست) 2 نمره( د( کاملا درست) 3 نمره(
- هر روز زندگی ام را یک فرصت تازه و تکرارنشدنی می دانم.
الف( کاملا غلط )صفر( ب( غلط) 1 نمره(ج( درست) 2 نمره( د( کاملا درست) 3 نمره(
تفسیر آزمون
اگر مجموع نمره ای که در این آزمون کسب کرده اید ،9 یا بیشتر از 9 است ،معنایش این است که شما مجموعا فرد خوشبینی به حساب میآیید اما اگر مجموع نمره ای که در این آزمون گرفته اید، کمتر از 9 شده باشد، معنایش این است که در وجود شما کفه بدبینی به کفه خوشبینی میچربد. در این صورت، به شما توصیه می کنیم 4 توصیه ای را که در ادامه این بحث خطاب به بدبینها ارائه شده، بخوانید و در زندگی روزمره تان آنها را به کار ببندید و تمرین و تکرار کنید. مطمئن باشید که رعایت این توصیه ها به تدریج به شما کمک خواهد کرد تا نیمه پر لیوان را بیشتر و راحتتر از گذشته ببینید.
4 توصیه به بدبین ها
اگر نمره شما در آزمون خوشبینی کمتر از 9 شده و خودتان هم خودتان را فرد بدبینی میدانید، رعایت توصیه های زیر می تواند به تدریج به اصلاح دیدگاه شما کمک کند و رگه های خوشبینی را در شما تقویت کند:
- بدبینیتان را توجیه نکنید: گام اول و شاید مهمترین گام برای اصلاح یک دیدگاه بدبینانه این است که در درجه اول ، خودتان قبول کنید که بدبین هستید. به همین دلیل، روانشناسان در این شرایط معمولا به شما توصیه میکنند که دست از مقاومت بردارید و بدبینی خودتان را توجیه نکنید. هرچه بیشتر در مقابل این گام اول مقاومت کنید، احتمال اصلاح دیدگاهتان کمتر میشود.
- خودگویههایتان را اصلاح کنید: یادتان باشد که در خودگویه ها همیشه باید آخرین چیزی که در ذهن تاکید و تکرار میشود، یک عبارت مثبت باشد؛ به عنوان مثال، به جای اینکه مدام در ذهن خودتان این جمله را تکرار کنید که: «من میتوانم این کار را انجام بدهم اما این کار واقعا خیلی سخت است ،»بگویید: «این کار واقعا خیلی سخت است اما من می توانم انجامش بدهم».
- با خوشبین ها معاشرت کنید: همانقدر که همنشینی ما با آدم های شاد باعث می شود شادی آنها به ما هم سرایت کند و روحیهمان شادتر شود ،همنشینی ما با آدم های خوش بین هم می تواند به ارتقای سطح خوشبینی ما کمک کند تاثیر کمال همنشین را جدی بگیرید.
- وارونه عمل کنید: بیشتر مردم تصور میکنند که صرفا نگرش ودیدگاهشان است که رفتارها و گفتارهای آنها را تعیین می کند. این حرف اگرچه غلط نیست، اما واقعیت این است که عکس این قضیه هم صادق است .یعنی کافی است شادی را از رفتار و گفتارتان شروع کنید تا به تدریج تاثیرش را در نگرش ها و دیدگاههای آتی خود ببینید. امتحان کنید و نتیجه شگفت انگیزش را خودتان تجربه کنید. شادی شادی میآورد. شک نکنید.
ریشههای روان شناسی مثبت
ریشه روان شناسی مثبت را می توان در اظهارنظرهای روان شناسان قرن بیستم هم سراغ گرفت، اما اولین کسي که این مباحث را به شیوه علمی مطرح کرد ،مارتین سلیگمن بود. پیش از او، روانشناسان انسان گرایي مثل کارل راجرز و آبراهام مازلو کم وبیش چنین دیدي به انسانها داشتند؛ مثلا راجرز، آدم ها را نامشروط ميپذیرفت و مي گفت هر کسي دنیاي فردي و منحصر به فرد خودش را دارد که باید به آن احترم گذاشت. به نظر او ریشه تمام مشکلات بزرگسالان از آنجایی ناشي میشود که والدین در کودکي محبت خودشان را به صورت مشروط به کودک ارائه میدهند؛ یعني کودک باید آنگونه که پدر و مادرش ميگویند رفتار کند تا مورد محبت قرار بگیرد. مازلو هم در سلسله مراتبي که براي نیازها در نظر گرفته بود، «نیاز به خودشکوفایي »را در بالاترین مرتبه قرار داده بود و میگفت افراد در مرحله خودشکوفایي ،یک حس شادی را توام با آرامش تجربه ميکنند. حتی قبل از روان شناسان انسانگرا ،یک روان شناس آمریکایي به نام ویلیام جیمز هم نگراني اصلي روان شناسي را «شادي و بهزیستي انسان ها» عنوان کرده بود .
توانایی محوری انسانها
روانشناسي مثبت در طی سالهایي کها ز قرن بیست و یکم گذشته، پی شرفتهاي زیادي کرده است. جالب است بدانید که روانشناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقهبندي اختلالات روانشناختي بیماران است ،یک نظام طبقهبندي به نام CSV را به وجود آوردهاند که توانای يهای آدمها را گروهبندي ميکند .
آنها 6 گروه از توانای يهاي آدمي را در این نظام، مشخص ک ردهاند:
- خرد و دانایي: شامل خلاقیت ،کنجکاوي، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیري و وسعت نظر؛
- شجاعت: شامل خودباوري، پایداري ،کمال و سرزندگي؛
- نوعدوستي: شامل عشق، مهرباني و هوش اجتماعي؛
- عدالت جویي: شامل رعایت حقوق شهروندي، بي طرفي و رهبري؛
- اعتدال: شامل بخشش و دلسوزي، فروتني و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود؛ و
تعالي: شامل دانستن ارزش زیبایي ها و شگفتيها، قدرشناسي ،امیدواري، شوخ طبعي و معنویت.
ئایان قسمت اول